تیا مامان باباش تیا مامان باباش ، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

جگر گوشه بابا

دل مامانی خون شد

1394/11/5 16:45
نویسنده : مامانی
159 بازدید
اشتراک گذاری

گل سیبم، الهی من بمیرم اشکاتو نبینم. می دونم بچه ها تا بزرگ بشن خیلی ماجراها دارن. می دونم بچه ها تا از آب و گل دربیان زیاد زمین میخورن. نمونش خودت که یا سرت لبه دیوار و قرنیز می خوره یا گوشه ستون و مبل و لب تاب....

گاهی کنترل تلوزیون گاهی دو شاخه لب تاب محکم می زنی تو سر خودت. الهی فدات شم و درد و بلات بخوره به مامان. امروز چند لحظه ازت غافل شدم از رو مبل با پشت سرت اومدی پایین سرت خورد به زمین که فقط موکت داشت. با صدای سرت از تو اتاق پریدم بیرون. نصف عمر شدم. خیلی گریه کردی قلب مامان دورت بگرده. با هیچی آروم نشدی. یه کم یادت میرفت دوباره یادت می افتاد. جون دست و پام بریده شد. هرچی میخوام کم اذیت شی باز یه چیزی میشه. مامان گلی آره فدات بشم خیلی از این غصه خوردنا داشتم واست الهی دیگه پیش نیاد الهی چشم بد از دخترم دور باشه (ان شاء الله، اللهم صل علی محمد و آل محمد).

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

.•♥خواهری بلور ♥•.
5 بهمن 94 18:03
سلام دوست عزیزم خوبید؟ به نیت ،نیت هامون ختم قرآن آسمونی گذاشتیم،خیلی خوشحال می شیم تو حس خوبمون شریک بشید. .. من و بلور منتظرتون هستیم ...